بخش منحرفی رمان sweet revenge
🤡🚬
^از زبان مرینت^
دیدم لوکا داره لبام رو میخوره.منم پاهام رو دور کمرش حلقه کردم و همراهیش میکردم.[همه ی آدرینتی ها الان جرم میدن🤡🚬]
همینطور که لبام رو می‌خورد لباسام رو دراورد[به غیر از شرت] و منو انداخت روی تخت.
کلش رو توی گودی گردنم فرو کرد و هی گازش میگرفت و منم آه و نالم شروع شد.
بعد رفت سراغ ممه هام و باهاشون بازی میکرد.هی میخوردشون و گاز میگرفت.منم که حسابی داشتم حال میکردم رفتم سراغ لباساش و اونا رو در آوردم.
یه دفعه کیر بزرگش افتاد پایین و منم شروع کردم به خوردنش و اونم از سر لذت ناله های مردونش رو آزاد میکرد.
بعدش که ارضا شد شرت منم درآورد و کصم که حسابی خیس شده بود رو لیس میزد.منم هی آه و ناله میکردم تا بیشتر تحریکش کنم.
از خوردن کصم گذشت و کیرش رو کرد داخل کصم.منم بخاطر دردی که داشت حتی نفس هم نمیتونستم بکشم.
تا اینکه بالاخره آبش اومد و داخل دهنم خالی کرد.ما هم از شدت خستگی خوابمون برد......
میدونم بخش منحرفی رو خیلی زود ازش گذشتم اما دلیلش اینه که این رمان فقط تا فصل ۳ ادامه داره و خودتون میدونید هر فصل ۱۰ تا پارت داره.اگه من فقط یه پارت منحرفی بزارم نمیتونم رمان رو تو ۳ فصل تموم کنم.
